سبد خرید0

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

دیدگاه سیستمی ۲
Rate this post

سیستم سازی علاوه بر انجام برخی اقدامات، نیازمند تغییر برخی دیدگاه ها است. یعنی باید در برخی موارد دیدگاه های قبلی خود را تغییر داده و با دیدگاه های جدید جایگزین کنید. باید برای اینکه بتوانید بهتر سیستم سازی انجام دهید این دیدگاه ها را در خود تقویت کنید.

دیدگاه سیستمی ۲

دیدگاه ده هزار برابری

این دیدگاه بسیار می­تواند به شما در رشد و توسعه کسب و کارتان کمک کند. شاید کسب و کار شما از اول خیلی بزرگ نبوده و چندین شعبه نداشته باشد ولی باید جهانی فکر کنید و دهکده­‌ای عمل کنید. این دیدگاه باعث می­شود این طرز تفکر از همان ابتدا در شما شکل بگیرد.

هر فرد متخصص در ابتدای راه اندازی کسب و کار خود باید برای موفقیت، سعی کند یک مدل اولیه از کسب و کار خود ایجاد نموده و کار خود را مقیاس­پذیر نماید. یعنی یک کسب و کار کوچک باید به گونه‎ای ساخته شود که بتواند تا ده هزار برابر حجم فعلی خود رشد کند.

صاحب یک کسب وکار به جای آن که کسب و کارش را مجزا و منحصربه فرد در نظر بگیرد و فقط تمرکز خود را بر روی انجام کارهای فوری و روزانه بگذارد باید به فکر ساختن یک مدل اولیه کسب و کار باشد. مدلی که قرار است چندین کسب وکار دیگر از روی آن ساخته شود. به عبارتی دیگر بتواند مجوز تأسیس چندین شعبه را برای کار خود صادر کند به طوری­که تمام آنها بتوانند با همان کیفیت مدل اولیه کار کنند.

موفقیت سرشار رستوران­های زنجیره­ای مک دونالد مرهون این دیدگاه است. با این شیوه نگرش، چنین فردی هم در نقش متخصص و هم در نقش مدیر و هم در نقش کارآفرین ظاهر می‎شود. احتمال موفقیت کسب و کاری که صاحب آن دارای دیدگاه­های متخصص، مدیر و کارآفرین است در آینده بسیار بالاتر از آن کسب وکاری است که صاحبش تنها یکی از این دیدگاه‌ها را داراست. در این باره در مطالب بعدی توضیحات کاملتری ارائه خواهیم کرد.

حال برای آن که شعبات کسب و کار شما موفق از آب درآیند می‎بایست قوانین زیر را رعایت کنید:

مدل اولیه کسب و کار باید به گونه‎ای باشد که افراد با کمترین مهارت بتوانند آن را اجرا کنند.

مدل باید بسیار سیستمی، منظم و مرتب باشد.

مدل باید دارای یک دفترچه راهنما برای ارجاع باشد به طوریکه تمام کارهایی که مربوط به مدل اولیه کسب و کار است در دفترچه راهنمای طرز کار آن ثبت گردد.

مدل باید از لحاظ خدمات­رسانی به مشتریان همواره به طور یکنواخت و قابل پیش­بینی باشد.

نسخه‎های بعدی مدل اولیه کسب و کار باید از ظاهر، نحوه پوشش و امکانات یکسان و مشابهی برخوردار باشند.

دیدگاه تکامل تدریجی را جایگزین نگاه آبشاری کنید.

اصولاً دو دو نوع نگاه به پدیده‌­ها و ایجاد آنها می­توان لحاظ نمود: نگاه آبشاری و نگاه تکامل تدریجی.

نگاه آبشاری که از آن به عنوان چرخه­ی کلاسیک یاد می­شود، روشی ترتیبی برای توسعه پدیده­ها، سیستم­ها و پروژه­ها پیشنهاد می­کند. این مدل با یک مرحله یا یک فعالیت شروع می­شود و پس از پایان آن فعالیت، به سراغ فعالیت بعدی می­رود. مثلاً وقتی می­خواهیم یک پروژه را با این نگاه انجام دهیم، فازهای مختلف پروژه را استخراج می­کنیم و سپس از فاز یک شروع کرده و آنرا تکمیل می­کنیم و به سراغ فاز دوم می­رویم. به همین ترتیب فاز به فاز پروژه را جلو برده و به انتها می­رسانیم. در این نگاه دیگر فرصت و تکرار دیگری در کار نخواهد بود تا خواسته­های فراموش شده یا جدید به پروژه اضافه گردد. خصوصیت اصلی این رویکرد این است که هیچ­گونه بازخوردی بین مراحل آن وجود ندارد. مانند آب در آبشار که نمی­تواند به عقب برگردد، در این مدل نیز بعد از ورود به یک فعالیت به فعالیت­های قبلی نمی­توان بازگشت.

این نگاه زمانی کاربرد دارد که کلیه نیازمندی­ها در همان ابتدا مشخص، ثابت و بدون تغییر باشد. بنابراین در پدیده­ها و پروژه­های کوچک و ساده کارآمد خواهد بود. اما در تبیین پدیده­های بزرگ و پیچیده کارایی پایینی خواهد داشت. طبیعتاً کسب و کار و سیستم­هایی که در آن جریان دارند، اینقدر ساده و خطی نیستند که با نگاه آبشاری بتوان به آنها نگریست.

نگاه بعدی نگاه توسعه تدریجی است. توسعه تدریجی یعنی تمام ویژگی­ها و قابلیت­های سیستم را یکجا اضافه نکنید و به مرور این امکانات به سیستم اضافه شود. توسعه تدریجی یعنی نیازی نیست که سیستم اولیه کامل باشه بلکه می­شود اول یک نسخه سریع ارائه داد و به مرور امکانات جدید را به آن اضافه کرد یا حتی با نسخه جدیدتر جایگزین شود.

توسعه تدریجی به این معنا نیست که سیستم ناقص طراحی کنیم، بلکه برای مشکلات راه­حل­هایی موقت ولی فوری ارائه کنیم تا هرچه سریع­تر آن مشکل برطرف شود و سپس سر فرصت آن را با راه حلی بهتر جایگزین کنیم یا راه­حل یا سیستم اولیه را تکمیل کنیم.

مزایای توسعه تدریجی

  • مشکل را در کمترین زمان ممکن رفع می­کنید.
  • مشتریان کمتری ناراضی می­شوند.
  • فرصت زمانی بیشتری برای تحلیل و توسعه به شما می­دهد.
  • هنگام ایجاد راه­حل موقتی خیلی از مشکلات مربوط به راه­حل اصلی نمایان خواهند شد و تجربه زیادی کسب می­کنید.

دیدگاه سیستمی ۲

اندیشیدن به کسب و کار به جای انجام آن

اگر به جای آنکه صرفاً به انجام کسب وکار و امور روزمره آن بپردازید، در مورد آن فکر کرده و آن را بسازید، می­توانید بسیاری از مسائلی را که بیشتر افراد از آن غافل‌اند کشف کنید. برای این کار همواره سوالات زیر را از خود بپرسید:

چطور می‎توانم کسب وکار خود را اداره کنم بدون آن که خود در آنجا حضورداشته باشم؟

چطور می‏توانم کارمندانم را متقاعد کنم تا کار کنند بدون آن که بخواهم مدام در کارشان دخالت کنم؟

چطور می‏توانم کسب و کار خود را به گونه‎ای سیستمی کنم که موفق شوم از روی آن چندین هزار کسب وکار دیگر بسازم به طوری­که تمام آنها دقیقاً مشابه هم و با همان کیفیت کار کنند؟

چطور می‎توانم در حالیکه صاحب کسب وکار خود هستم رها بوده و به آن وابسته نباشم؟

چطور می‎توانم وقت خود را صرف انجام کاری کنم که به آن علاقه­مند هستم و نه کاری که مجبورم آن را انجام دهم؟

اگر شما به عنوان صاحب کسب و کار کوچک این سؤالات را از خود بپرسید، در نهایت به این مسئله می‎رسید که جواب این سؤالات را نمی­دانید. با اندیشیدن به این سوالات می‎توانید به تدریج مدل اولیه کسب و کار خود را پیدا کنید. این نکته مهم را نیز در نظر بگیرید که آغاز فرایند سیستم­سازی بصورت ملموسی می­تواند منجر به ایجاد یا تقویت این دیدگاه در شما شود.

تفکر سیستمی

تفکر سیستمی از سال ۱۹۵۶ پا گرفت، زمانی که پروفسور جی فورستر (Jay Forrester)، گروه سیستم­های دینامیک را در دانشکده مدیریت MIT تاسیس کرد.

تفکر سیستمی یک رویکرد جامع برای تجزیه و تحلیل است که بر نحوه ارتباطات مابین بخش­های مختلف یک سیستم تمرکز نموده و یا نحوه کارکرد یک سیستم را در طول زمان و در پس زمینه سیستم­های بزرگتر دیگر، مورد بررسی قرار می‎دهد. رویکرد تفکر سیستمی در مقابل تحلیل سنتی قرار می‎گیرد که سیستم­ها را با شکستن آنها به عناصر جداگانه‌شان مطالعه می‎کند. تفکر سیستمی می‎تواند در هر زمینه‎ای از تحقیقات مورد استفاده قرار گیرد و تاکنون در زمینه‌های مختلفی همچون پزشکی، محیط زیست، سیاسی، اقتصادی، منابع انسانی، سیستم‎های آموزشی، توسعه کسب و کار و… به کار گرفته شده است.

توجه به بازخورد یا فیدبک، یک جزء ضروری از تفکر سیستمی است. به عنوان مثال در مدیریت پروژه اولین چیزی که ممکن است برای یک پروژه که از موعد مقرر خود عقب مانده، به ذهن برسد این باشد که به تعداد کارگران پروژه اضافه کنیم. با این حال ممکن است در گذشته این تاکتیک در عمل تاثیر چندانی نداشته است. توجه به بازخورد مربوطه می‎تواند این امکان را به مدیریت بدهد تا به جای مصرف منابع در مسیری که قبلاً اثرات منفی آن اثبات شده است، به سوی یافتن راه­حل­های دیگری باشد.

چرا داشتن تفکر سیستمی در کسب و کار مهم است؟

امروزه دنیای کسب و کار پیچیده است و روز به روز پیچیده­تر نیز می‎شود. مدیران باید هم با نوآوری­های تکنولوژیکی و هم با یک اقتصاد جهانی در حال رشد روبرو شوند که در آن وقایع رخ داده در یک سوی دیگر جهان، بر کسب و کار شما نیز تاثیر خواهند گذاشت. تصمیم­گیری موثر در این دنیای جدید بسیار مشکل است. تفکر سیستمی یک مدل تصمیم­گیری است که به کسب­و­کارها کمک می‎کند تا به طور موثر با تغییر و انطباق مواجه شوند.

کسب و کارها و کسانی که قرار است نسبت به سیستم سازی و طراحی و توسعه سیستم ها در کسب و کارها فکر کنند، باید دیدگاه های مذکور را فراگرفته و در خود تقویت کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای دریافت مشاوره پیام دهید.