در تنگنا قرار دادن یا جلوگیری از موفقیت احتمالی یک شرکت، یک تله مشترک بین صاحبان کسب و کار است. هنگامی که برای مربیگری مشتری اخیرم از او سوال کردم، “هنگام اجرای سیستمهای مستند درکسب و کار شما، سه سد راهی که با آن مواجه خواهم شد، چیست؟” سه پاسخی که از او دریافت کردم بسیار متواضعانه و صادقانه بودند و نقطه عطفی برای کسب و کار وی بودند: “من ، من ، من!” مدیران، عامل عدم موفقیت
اگرچه این مالک کسب و کار تیزبین بود و موفقیت خوبی نیز کسب کرد، اما نتوانسته بود در کسب و کار خود به سطح بالاتری برسد. البته با راهحلهای ارائه شده توانست از مشکلات رهایی یابد.مدیران، عامل عدم موفقیت
من صاحبان مشاغل را به معنای تحقیرآمیز مضر برای کسب و کارهایشان نمینامم، اما دخالت در همه امور کسب و کار خود یکی از دلایل این مضر بودن است. با نگاهی ساده به گلوگاه کسب و کار میتوان نشان داد که صاحبان کسب و کارها از تمام مراحل آگاه هستند. به طور مثال:
به نظر میرسد همه اینها خوب است، به جز اینکه مالک مجبور است تمام وقت خود را به صورت اجباری در اختیار کسب و کارش قرار دهد در حالیکه هیچ امیدی به رشد تجارت، آزادی مالی و یا گرفتن مرخصی ندارد.
بنابراین، شما صاحبان کسب و کار دقیقاً مانند زمان، پول، تعداد مشتریانی که به آنها پول می دهید، موجودی کالا و … میتوانید عامل محدود کننده موفقیت در کسب و کارتان باشید. “حضور فیزیکی” شما برای کسب و کارتان ضروری است اما نباید در همه مسائل مربوط به کسب و کار نظر داد.
هنگامی که تشخیص دادید شما به عنوان گلوگاه از دستیابی به پتانسیل واقعی کسب و کارتان جلوگیری میکنید، دو گزینه پیش رو دارید. شما میتوانید در مسیر قبلی خود حرکت کنید مسیری که همیشه شما کارمند اصلی کسب و کارتان هستید. در اینصورت هرگز به آزادی مالی و زمانی که همیشه در پی آن بودید، نمیرسید. یا میتوانید اقدامات دائمی را انجام دهید که شما، شرکت، خانواده ، مشتریان و فروشندگان را برای همیشه متحول کند.
از آنجا که من با صدها نفر از صاحبان کسب و کار در این پروسه از تحول هم مسیر بودهام، میتوانم سه مرحله آزمایش شده برای عبور از این مشکلات ارائه کنم.مدیران، عامل عدم موفقیت
به خودتان نگاهی بیاندارزید:برای خود و تیم خود توضیح دهید که شما عامل محدود کننده کسب و کار هستید. با گلوگاه بودن شما در هر یک از موارد مانند نقش شما به عنوان یک تکنسین، یک فروشنده و در واقع یک قهرمان برای کسب و کارتان از موفقیت کسب و کارتان جلوگیری میکنید، اما اکنون زمان تغییر است.
رهبری: شما زمانی که سخت مشغول تلاش برای برطرف کردن یک گلوگاه در کسب و کارتان هستید، شما دیگر نقش رهبر را نمیتوانید ایفا کنید. اما اکنون رهبری باید قوی، روشن و قاطع باشد. پیشنهاد میکنم برای ایجاد این تغییر استراتژیک در یک کسب و کار، اسناد اهداف استراتژیک و اصول عملیاتی را ایجاد کنید. آنها بی تردید تیم شما را راهنمایی خواهند کرد.
فعال کردن:تیم خود را با استفاده از سیستم های مستند به طور فعال درگیر کنید تا به سطوح جدیدی از فروش، سودآوری، کیفیت و کارایی برسید. در واقع رشد کسب و کار دیگر به تعداد ساعات کار شما وابسته نیست، بلکه به سیستم هایی که تیم شما ایجاد میکند بستگی دارد.
نکته اساسی در هر سه این مراحل درک این نکته است که شما باید اقدامی انجام دهید، زیرا هیچ کس دیگری در شرکت شما این کار را برای شما انجام نخواهد داد. برای افراد شجاع، کسانی که بهدنبال تعالی و نه وضع موجود هستند، اکنون زمان مناسب برای تغییر است.
رهبری عالی همیشه مقدم بر یک کسب و کار سیستم یافته است و یک تجارت سیستم یافته بدون یک رهبر بزرگ نمی تواند اتفاق بیفتد.