“وقتی شرکت‌ها شکست می‌خورند، ورشکسته می‌شوند، رشد نمی‌کنند تقریبا همیشه یک دلیل دارد. آن‌ها روی کارمندان، سیستم‌ها و فرایندهایی که نیاز دارند سرمایه‌گذاری نکرده‌اند.”

وقتی برای کسب و کارها در مورد ضرورت انجام برنامه ریزی استراتژیک میگوییم معمولاً با یک پاسخ از طرف آنها مواجه میشویم. در شرایط پر از تغییر خصوصاً در کشور ما چطور میشود برنامه ریزی کرد؟

در چکاپ سیستم سازی میزان بلوغ کسب و کار شما از منظر سیستمی بودن مورد ارزیابی قرار گرفته، اشکالات شما شناسایی و راه حل های مقتضی برای نیل به سیستم سازی ارائه خواهد شد.

این یک سئوال مهم و اساسی است. چرا کسب و کار یک سیستم است؟ برای پاسخ به این سئوال ابتدا به زبان بسیار ساده مشخصات سیستم را مرور میکنیم و در نهایت بررسی میکنیم که چطور کسب و کار واجد مشخصات و ویژگی های یک سیستم است.

در این مقاله یکی از ۷ اشتباهی که صاحبان کسب و کار مرتکب آن میشوند از نگاه گرت گاندرسون Garrett Gunderson  کارآفرین موفق اهل سالت ‌لیک ‌سیتی مورد اشاره قرار خواهد گرفت.

مراحل اصلی و گام های اولیه سیستم سازی را میتوانید در این نوشته بخوانید. سه گام اصلی در سیستم سازی عبارت است از: ۱-  نگارش هدف راهبردی ۲- تهیه فهرست دو یا سه صفحه ای از اصول کلی اجرایی ۳- نگارش روش های کار

آقای مایکل گربر در کتاب افسانه کارآفرینی میگوید اکثر کسب و کارهای جدید توسط متخصصان راه اندازی میشود نه کارآفرینان. متخصصان همان کسانی هستند که علاقه مند هستند بجای اینکه برای دیگران کار کنند برای خودشان کار کنند.

معمولا روند رشد در کسب و کارهای کارآفرینی و مدیر مالکی به این صورت است که ابتدا کارآفرین یا صاحب کسب و کار با استفاده از تخصص و ایده خود کار را شروع می کند و در ابندا اغلب فعالیت‌ها، طراحی، تولید، بازاریابی و فروش و … را خود به تنهایی انجام می‌دهد یا در تمام این فعالیت‌ها خود نقش مهمی را ایفا می‌کند.

بر اساس نظریات آقای سم کارپنتر، ناکارآمدی در هر کسب و کاری حکم طلا را دارد. بر اساس نظرات ایشان اگر به سمت کاهش و حذف ناکارآمدی ها پیش روی کنید، کسب و کار و زندگی شما به یک منبع سودرسان تبدیل خواهد شد.

مدیران بسیار سرشان شلوغ است. یکی از مهم ترین دلائل این مشغله این است که دائم جلسه دارند. ریشه این ماجرا پدیده «احمق بودن سیستمها» است. بسیاری از سیستمها در کشور ما احمق هستند و این باعث می‌شود که درست کار نکنند.