سبد خرید0

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

مدیر
Rate this post

رهبر موفق بودن به این معنی نیست که مشکلاتی برای شما وجود ندارد. بلکه به این معنی است که شما می‌دانید چگونه مشکلات را هنگام بروزشان حل کنید. اگر هرگز مشکلی وجود نداشت که شما مجبور به حل آن شوید، احتمال اینکه شرکت شما واقعاً به وجود شما نیاز داشته باشد بسیار کم است و در این‌صورت سازمان‌ها می‌توانند افرادی با مهارت مدیریتی کم نسبت به شما را به جای شما استخدام کنند.

متأسفانه، تعداد زیادی از رهبران هستند که به پست‌های مدیریتی یا رهبری ارتقا یافته‌اند به این علت که آن‌ها دارای تبحر در مهارت‌های فنی لازم برای انجام کار هستند. این افراد به طور ناگهانی نیاز دارند که “سریع فکر کنند” و مشکلات را مرتفع کنند که بسیار سطح بالاتر و پیچیده‌تر از آن چیزی است که قبلاً با آن روبرو شده بودند. آیا ابزارهایی باید در دسترس این افراد قرار بگیرد که بتواند به آن‌ها کمک کند تا به درستی و به طور موثر مسئله را حل کنند؟

در این مقاله با ما همراه باشید تا هفت مرحله حل مسئله موثر که مدیران موفق از آن پیروی می‌کنند، آشنا شوید.   رهبر

مرحله 1: مشکل را شناسایی کنید.

انتظارات ما از کارهایی که انجام می‌دهیم به چه میزان است؟

این سوال به شما کمک می‌کند تا استانداردی را که در حال حاضر برای اندازه‌گیری آن در تلاش هستید، پیدا کنید. اگر اوضاع به همان شکلی که ما می‌خواهیم پیش بروند، چه شکلی می‌توانست باشد؟ اگر فردی کاری را که ما می‌خواستیم انجام دهیم انجام می‌داد، الان چه کار دیگری را انجام می‌داد؟

و سپس این سوال مهم را بپرسید: چه مقدار اختلاف از هنجار(قاعده) قابل تحمل است؟

در این سوال، مسئله‌ای نهفته است. از منظر مهندسی، شما ممکن است تحمل بسیار کمی داشته باشید. از نظر رفتاری، ممکن است تحمل بیشتری داشته باشید. ممکن است بگویید که مشکلی وجود ندارد وقتی شخصی دقیقاً همانطور که شما می‌گویید کاری را انجام نمی‌دهد زیرا با این کار می‌خواهید مقدار کمی آزادی به آن‌ها بدهید. برخی از موارد شما ممکن است به 100٪ انطباق نیاز داشته باشید.

مرحله 2: مسئله را تحلیل کنید.

باید تشخیص دهید مشکل در چه مرحله‌ای قرار دارد؟ این مرحله به شما کمک می‌کند فوریت مشکل را تشخیص دهید و به طور کلی سه نوع وخامت برای مشکل وجود دارد.   رهبر

مرحله نوظهور جایی است که مشکل تازه شروع به رخ دادن کرده است. این امر تهدیدی فوری برای عملکرد روزانه کسب و کار ایجاد نمی‌کند. این مشکل تازه شروع شده است و شما فرصت دارید که آن مشکلات را اصلاح کنید بدون این‌که صدمه زیادی به فرایندهای تأثیرگذار وارد کند.

مرحله بلوغ مشکل جایی است که این مشکل کمی آسیب جزئی ایجاد کند. مقداری خسارت وارد می‌شود و شما باید فوراً به آن بپردازید تا قبل از اینکه به مشکلی تبدیل شود که در نتیجه عواقب آن بزرگتر، عمیق‌تر و گران تر است.

مرحله سوم مرحله بحران است، وقتی مشکل بسیار جدی است باید سریعاً اصلاح شود. در این مرحله، آسیب واقعی به فرایندهای شرکت، شهرت، امور مالی و غیره وارد شده است که به طور بالقوه تأثیرات طولانی مدت بر توانایی شما برای کسب و کارتان خواهد داشت.

مرحله 3: مسئله را شرح دهید.

شما باید بتوانید یک مسئله را با نوشتن آن به صورت جمله توصیف کنید و باید آن را در 12 کلمه یا کمتر انجام دهید، با این فرض که این یک مشکل علمی و پیچیده نیست. به این ترتیب، شما دقیقاً مشخص می‌کنید که مسئله چیست. سپس، سعی کنید آن را با تیم خود درمیان بگذارید تا اطمینان حاصل کنید که آن‌ها موافق هستند که این ریشه اصلی مشکل است. منطقی است که همه افرادی که برای دستیابی به یک راه حل تلاش می‌کنند در جهت رسیدن به یک هدف مشترک هستند.

مهمترین سوال، هنگام توصیف مشکل شما: آیا فرض شما صحیح است؟

گاهی اوقات وقتی خود شما مسئول مسئله هستید، تمایل دارید که مقدمات مسئله را از دیدگاه خود تنظیم کنید. اما، ممکن است این پیش فرض دقیق نباشد، یا شاید فقط به یک دیدگاه جایگزین نیاز داشته باشد تا بتوان آن را مشاهده کرد. اگر فرض شما درست نباشد، یا حداقل ناقص باشد، شما کاملاً مشکل را درک نمی‌کنید و ممکن است تصمیمات درستی گرفته نشود.         رهبر

مرحله 4: به دنبال دلایل ریشه‌ای باشید.

این مرحله شامل پرسیدن و پاسخ دادن به سوالات زیادی است. سوالاتی مانند سوالات که در ادامه آورده شده است بپرسید: چه چیزی باعث این مشکل شده است؟ چه کسی مسئول این مشکل است؟ چه زمانی این مشکل برای اولین بار پدیدار شد؟ چرا این اتفاق افتاد؟ این واریانس از استاندارد چگونه بوجود آمده است؟ کجا بیشتر به ما آسیب می زند؟ چگونه می‌توانیم این مشکل را حل کنیم؟

همچنین، مهمترین سوالی که باید بپرسید این است که: آیا می‌توانیم این مشکل را برای همیشه حل کنیم تا دیگر هرگز تکرار نشود؟ زیرا یک جنبه مهم برای رهبری، ارائه راه حل‌هایی است که افراد می‌توانند از آن‌ها برای منافع طولانی مدت استفاده کنند، نه اینکه مجبور شوند با مشکلات مشابه بارها و بارها کنار بیایند.

مرحله 5: راه حل‌های جایگزین را توسعه دهید.

فقط درمورد هر مشکلی که باید با آن کنار بیایید راه حلهای بیشتری برای حل آن در نظر گرفته شده است که در ابتدا فکر می کنید. بنابراین ، بهتر است لیستی از راه حل های جایگزین تهیه کنید که شما و تیمتان بتوانید آنها را ارزیابی کرده و تصمیم بگیرید که کدام یک برای مشکل خاص بهترین است. از روش‌هایی مانند روش‌هایی مانند AHP، Topsis برای تصمیم‌گیری و الویت بندی راه حل‌ها می‌توانید استفاده کنید.         ذ

سپس این راه‌حل‌ها را بر اساس کارآیی، هزینه، ارزش بلند مدت، منابعی که در اختیار دارید و می‌توانید برای حل مسئله ایجاد کنید، رتبه بندی کنید. سپس به دقت به هر یک از این راه‌حل‌ها نگاه کنید و تصمیم بگیرید که در حال حاضر بهترین راه‌حل برای این مشکل چیست.

مرحله 6 : راه حل را اجرا کنید.           رهبر

اجرای راه حلی که تصمیم می‌گیرید می‌تواند شامل ایجاد یک برنامه اجرایی باشد. این همچنین می‌تواند شامل برنامه‌ریزی برای گام بعدی باشد که اگر مشکلی در راه حل رخ داد، اگر به روشی که تصور می‌کردید عملی نشد، راه حال دیگری وجود دارد. پیاده سازی به این معنی است که همه اعضای تیم شما سهم خود را در اجرای راه حل می‌دانند و متوجه هستند که جدول زمانی برای اجرا وجود دارد. همچنین شما باید سیستمی در اختیار داشته باشید که پیگیری کند آیا راه حل مشکل را اصلاح کرده است یا خیر.     رهبر

مرحله 7: نتایج را اندازه‌گیری کنید.

پس از پیاده سازی برنامه خود در مرحله ششم، اطمینان حاصل کنید که نتایج را ردیابی و اندازه گیری می‌کنید تا بتوانید به سوالاتی نظیر سوالات زیر پاسخ دهید: آیا راه حل اجرا شده کارساز بوده است؟ آیا راه حل خوبی بود؟ آیا ما دراجرای راه حل  چیزی یاد گرفتیم که بتوانیم آن را برای مشکلات احتمالی دیگر اعمال کنیم؟

این هفت مرحله ساده به شما کمک می‌کند تا در سازمان خود به عنوان یک رهبر موثرتر و کارآمد تبدیل شوید.


فرصت فوق العاده

 روی عکس کلیک کنیدمدیر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای دریافت مشاوره پیام دهید.