شما در این صفحه چه چیزهایی را درباره سیستم سازی کسب و کار یاد میگیرید؟
سیستم سازی چیست؟
یک سیستم مجموعهای از عناصر هماهنگ، همسو شده و به هم پیوسته است که برای تحقق هدفی خاص متمرکز شدهاند. در واقع سیستم و سیستمسازی مجموعهای از فرآیندها و فعالیتهای فعال است که بدون نیاز به مداخله انسان قابل اجرا بوده و همیشه در دسترس است. همه این تلاشها در راستای رسیدن به هدفی خاص است.
بسیاری از کسب و کارها موفقیتشان را مدیون سیستم هایشان هستند و شکست بسیاری از کسب و کارهای ناموفق، نتیجه فقدان سیستم های مناسب است. چون که کسب و کارشان یک الگوریتم مناسبی دارد. یعنی حرف اول را الگوریتم سیستم سازی میزند.
درواقع باید گفت سیستم سازی بدین معنا نیست که تمامی فعالیتهای کارکنان به طور لحظهبهلحظه مورد نظارت و درعینحال محدودیت قرار گیرند.
به طور اختصار، زمانی که شما کسبوکار خود را سیستم سازی میکنید، بهنوعی الگویی برای آن کسبوکار ایجاد کردهاید.
درواقع این الگو بهصورت ایدهای است که باید بر روی آن کار شود. اهداف این نوع سیستم سازی، ایجاد بازدهی بیشتر و بالابردن کیفیت ارائه خدمات هم برای مشتریان و هم برای کارکنان است و درعینحال قادر خواهید بود اهداف خود را بهسهولت مقیاسبندی کرده و یا مورد اصلاح قرار دهید که این امر به نوع استراتژی کسبوکار شما در آن موقعیت زمانی نیز بستگی دارد.
اساساً سیستماتیک کردن کسبوکار عبارت است از تعیین چگونگی سیستمهایی که باید در این کسبوکار بهعنوان مجموعهای از فرایندها و یا دستورالعملهای اجرایی استاندارد راهاندازی شوند: فرایندها در هر نوع کسبوکاری وجود دارند خواه به طور رسمی تعیین شده باشند و خواه به طور اتفاقی بهصورت یک سلسله عملکردهای ورودی و خروجی.
اما چنانچه این عملکردها تعیینشده نباشند، قطعاً روند انجام آنها به حالت هماهنگ نبوده و نتیجه خروجی کسبوکار نیز به حالت منسجم نخواهد بود.
چرا به سیستم سازی نیاز داریم؟
تیم کاری خود را توسعه میدهید
زمانی که میزان تیم کاری خود را توسعه میدهید، بسیار حائز اهمیت است که حجم کار مفید و مؤثر، مدیریت شود. اینکه افراد جدیدی را استخدام کنید بهمراتب بسیار کارا و مؤثر است.
البته باید از روز نخست وظایف آنها تعیین شده و به طور دقیق باید با روشها و استراتژیهای موجود آشنا شده و اطلاعات کافی در این راستا به آنها ارائه شود بهطوری که در حین انجام وظایف خود نیاز به تکرار آموزشهای قبلی نداشته باشند.
همچنان که تصمیم به سیستماتیک کردن کسبوکار دارید، قطعاً نیاز به استخدام نیروهای بیشتری خواهید داشت تا اینکه میزان بازدهی عملکرد تیم کاریتان بیشتر شود.
سطح کسبوکار رشد و ارتقا مییابد
اغلب زمانی که خدمات استاندارد در سطوح عالی ارائه میشوند، بهمراتب کسبوکار رشد و ارتقا مییابد.
اگرچه باید گفت افزایش حجم کار قطعاً از میزان کیفیت ارائه آن خدمات میکاهد؛ بنابراین همزمان با رشد سطح کسبوکار، باید دغدغه حفظ کیفیت ارائه خدمات وجود داشته باشد.
آنچه دراینخصوص حس اطمینان لازم را ایجاد میکند، سیستم سازی قبلی انجام خدمات است.
شما کسبوکار خود را برونسپاری کردهاید
این نوعی استراتژی زمانی است که بخشهایی از کسبوکار خود را برونسپاری کنید. خواه بخشهای غیراصلی (مانند امور مالی، منابع انسانی و یا بازاریابی) باشد و یا بخش فعالیتهای ویژهای مانند (امور ساخت و تولید و امور تدارکات).
چنانچه میزان سطح انتظارات از آن خدمات به طور شفاف تعیین نشود و یا مدیریت خدمات در دست اقدام به طور مداوم صورت نگیرد، قطعاً نرخ بازگشت سرمایه موردنظرتان قابل حصول نخواهد بود.
شخصیت شما نیاز به آزادی عمل بیشتری دارد
صاحبان کسبوکار نقش زیادی در پیشبرد اهداف و موفقیت آن دارند اما اغلب خود را بسیار درگیر امور روزمره فعالیتهای مربوط به کسبوکار میکنند.
شاید بتوان گفت ساعتهای زیادی از وقت خود را صرف میکنند و هرگز تعادل مناسبی بین امور کاری و زندگیشان برقرار نیست؛ لذا تنها راهکار مناسب برای آنان سیستم سازی کسبوکار است.
چرا سیستم سازی کسبوکار حائز اهمیت است؟
سیستم سازی کسبوکار مزایای زیادی به دنبال دارد:
نخست اینکه: در یک کسبوکار سیستماتیک، عملکردها و فعالیتها به طور منظم و منسجم روزانه انجام میپذیرند. درواقع انسجام امور، موضوع بسیار مهمی است؛ زیرا در صورت عدم انسجام عملکردها، قطعاً اشتباهات زیادی به وقوع میپیوندد.
قطعاً با بروز چنین اشتباهاتی، راهاندازی یک کسبوکار خطی با بازدهی بالا امکانپذیر نخواهد بود.
زمانی که فعالیتهای روزانه کسبوکار خود را سیستم سازی میکنید، درواقع یک چارچوب عملکرد برای کارکنان خود طراحی میکنید.
بدین معنا که کارکنان شما در موعد مناسب و با اطمینان خاطر بیشتر به انجام وظایف میپردازند.
از مزایای دیگر سیستم سازی کسبوکار آن است که برقراری سیستم اتوماسیون را هموار میسازد که به کمک آن در صورت نیاز به تکرار فعالیت و یا رویه کاری، این موضوع کاملاً واضح و شفاف خواهد بود؛
لذا به کمک سیستم اتوماسیون انجام فرایندهای کاری با اطمینان خاطر کاملی همراه خواهد بود. همچنین با بهکارگیری سیستم اتوماسیون، کارکنان نیز وقت بیشتری صرف امور باارزشتر خواهند کرد.
مزایای سیستم سازی
بیاید باهم 5 مزیت کلیدیای که از سیستم سازی میتوانیم بدست بیاوریم را برشماریم
به کسبوکار شما اجازه رشد بهصورت یکپارچه میدهد
سیستمها فرآیندهای تکراری هستند که بدون در نظر گرفتن اندازه کسب و کار یا صنعت یا محل کار میکنند. سیستمها به شما اجازه میدهند رویهها و کارهایی را که در یک واحد سازماني يا کسب و کاري خاص انجام شده را کپی کرده و دقیقاً در نقاط مختلف دیگری انجام دهید تا بتوانید کسب و کارتان را توسعه و رشد دهید.
در اينصورت خواهيد توانست يک کار را چندين بار به گونهاي انجام دهيد که نتايج عالي مشابهي به دست آوريد.
وقتی کسبکارتان را بخواهید بفروشید، قیمت را بالاتر اعلام خواهید کرد
در کشور ما فروش کسب و کار موفق خیلی رواج ندارد ولی در این خصوص شاهد رشد فزایندهای هستیم منتها در مواردی که کسب و کار موفق به فروش رسیده است، متاسفانه افت قابل توجهی در عملکرد کسب و کار فروخته شده شاهد هستیم.
بسیاری از افراد به دنبال خرید کسب و کاری هستند که با یک کلیک (به سرعت)، عملیات کاری و تولید را شروع کنند. در واقع به دنبال سیستمهایی هستند که قبلاً اثبات کردهاند که سود مناسبی را تولید میکنند.
در واقع کسب و کاری برای فروش ارزشمند است که پس از خروج صاحب فعلی و ایجاد کننده کسب و کار بتواند با قدرت و سرعت سابق بلکه بهتر به مسیر خود ادامه دهد.
پول را روی منابع ذخیره میکند
بسیاری از سیستمها برای شما کار میکنند. آنها جای کارکنان شما را میگیرند و پول شما را که برای حقوق و دستمزد، مالیات و مزایا باید صرف میشد، برایتان ذخیره میکنند.
به عنوان مثال ابزار CRM که ایمیلها را ارسال میکند، یک ابزار زمانبندی آنلاین است که در هزینههای کارمندان فروش صرفهجویی ایجاد میکند و خطای انسانی آنها را تا حدود زیادی کاهش میدهد.
سیستمها را کافیست یکبار تنظیم کرده و پیکربندی آن را تعریف کنید، پس از آن کمتر نیاز به مداخله و انجام کاری جدید توسط شما را دارند.
نتایج متداول، سازگار و قابل تکرار ایجاد میکند.
یکی از ارزشمندترین مزایای سیستمها، قابلیت اطمینان آنهاست. هنگامی که سیستمهای اثبات شدهای دارید، در هر زمان نتایج مناسب، مطلوب و قابل اندازهگیری را به صورت مکرر به دست خواهید آورد.
در بسیاری از کسب و کارها که به عنوان مشتری با آنها تعامل داشتهایم، شاهد نوسان در کیفیت ارائه محصولات یا خدماتشان هستیم. در ابتدا محصول یا خدمت خوبی ارائه میکنند ولی به تدریج و به مجرد اینکه تعدادی مشتری پیدا کردند، کیفیت ارائه محصولات و خدمات آنها دچار افت و نوسان شدید میشود.
در این کسب و کارها تولید محصول یا ارائه خدمت، قائم به افرادی است که آنرا انجام میدهند نه سیستم! پس از نوسان در کیفیت محصول یا خدمت، کسب و کار به تدریج مشتریانی را که به دست آورده است از دست داده و درسراشیبی سقوط قرار خواهد گرفت.
میتوانید ارّه کسبوکارتان را تیز کنید
لطفاً به داستان جالب زیر توجه کنید:
شخصی در حال اره کردن درختی بود و بسیار تلاش می کرد تا درخت را ارّه کند و به زمین بیندازد. فردی از راه رسید و گفت فلانی خیلی خسته شدهای چند مدت است که در حال ارّه کردن هستی؟
فرد جواب میدهد: از ۵ ساعت قبل. عابر به او میگوید آیا بهتر نیست کمی بایستی و ارّهات را تیز کنی و بعد ادامه بدهی؟ ولی فرد که از بس درگیر ارّه کردن شده بود تمام هوش و حواسش فقط درگیر این مساله بود پاسخ داد خیر؛ ای عابر دخالت نکن زیرا من بسیار کار دارم و باید این درخت را ارّه کنم.
حتماً در این روایت متوجه شدهاید اگر ارّه کسب و کارخود را تیز نکنیم و همیشه مشغول سخت کارکردن باشیم، تنها جلو سرعت خودمان را گرفتهایم و ترمزی در راه پیشرفت خود هستیم.
برخی از صاحبان کسب و کار آنقدر مشغول انجام فعالیتهای روزمره مثل تولید و فروش میشوند که فراموش میکنند ارّهشان را تیز کنند. اگر ارّه خود را تیز نکنید مشغول امور روزمره شده و یک کسب و کار معمولی خواهید داشت.
اگر ارّه کسبوکار خود را تیز نکنیم و همیشه مشغول سخت کارکردن باشیم، تنها جلو سرعت خودمان را گرفتهایم و ترمزی در راه پیشرفت خود هستیم.
برخی از صاحبان کسب و کار آنقدر مشغول انجام فعالیتهای روزمره مثل تولید و فروش میشوند که فراموش میکنند ارّهشان را تیز کنند. اگر ارّه خود را تیز نکنید مشغول امور روزمره شده و یک کسب و کار معمولی خواهید داشت.
منظور از تیز کردن ارّه، انجام بهبود و امور توسعهای پایهای در کسب و کار است.
این جمله بسیار کلیدی از آقای ادوارد دمینگ را به خاطر بسپارید. آقای دکتر دمینگ کسی است که صنایع کشور ژاپن را اینگونه که الان هستند، متحول کرد و یکی از تاثیرگذاترین افراد در این زمینه است.
%85 مشکلات کسبوکارها نتیجه فرآیندها، ساختار و مکانیزمهای کنترل و تنها 15% نتیجه عملکرد کارکنان است.
از سوی دیگر ایجاد سیستم بطور همزمان در همه بخشهای کسب و کار نیز یکی دیگر از اشتباهاتی است که اغلب کسب و کارها انجام میدهند.
ما همیشه برای ایجاد سیستم توصیه میکنیم ابتدا یک ارزیابی از وضع موجود کسب و کار انجام شود تا با کمک آن مشخص کنیم شرایط فعلی چگونه است و کدام بخش/ واحد کسب و کار اوضاع وخیمتری دارد و بدین ترتیب نقطه شروع را پیدا کنیم.
سیستم سازی به شما کمک میکند که:
اول: برای مالک و مدیر کسب و کار مشخص میشود چگونه هر بخش از کسب و کار را هدایت کند.
دوم: کسب و کار را قادر میسازد تا تحت مدیریت، فعالیتها را اجرا کند.
سوم: شما را قادر میسازد قبل از آنکه شرایط خیلی بد شود، مشکلات بالقوه را شناسایی کنید.
چهارم: شما را قادر میسازد تا چالشهایی که بخاطر مشکل در سیستم بوجود میآید را شناسایی کنید.
پنجم: همه در ارائه راهکارهای بهبود درگیر میشوند.
ششم: کمک میکند کارکنان جدید راحتتر وارد کسبوکار شده و در آن درگیر شوند.
هفتم: به کاهش هزینه آموزش و افزایش سرعت کسب و کار کمک میکند.
هشتم: به ارزش دارائیهای سازمان اضافه میکند.
اهمیت سیستم سازی در کارآفرینی
سیستم سازی در کارآفرینی یکی از فرایندهای مهمی است که این روزها بیشتر از همیشه مورد توجه کارآفرینان و صاحبان کسبوکارها قرار گرفته است.
بیشتر کارآفرینان، کارهای زیادی برای انجام دادن و زمان کمی برای آن دارند. اینجاست که اهمیت سیستم سازی در کارآفرینی بیش از پیش خودنمایی میکند.
با ایجاد سیستمهای کارآمد و اتوماتیک کردن گردش کارها و سیستمها، کارآفرینان، فرصت بیشتری برای تمرکز بر توسعه کسب و کار دارند. به جای پرداختن به مسائل روزمره و وقتگیر، بر اهداف اصلی کسب و کار و کارآفرینی خود تمرکز میکنند.
گوگل، یکی از موفقترین نمونههایی است که اهمیت و قدرت سیستمسازی در کسبوکار را نشان میدهد. هر بار که شما از موتور جستوجوی گوگل استفاده میکنید، هزاران کامپیوتر به طور اتوماتیک وارد این فرایند میشوند تا نتایج مطلوب را به شما ارائه کنند.
الگوریتم موتور جستوجوی گوگل که در واقع نامی است که به سیستم سازی این فرایند اطلاق میشود، مشخص میکند که این کامپیوترها چطور با هم کار میکنند که کارمندان گوگل به طور مداوم در حال تلاش برای بهبود عملکرد این سیستمها هستند.
این مجموعه بزرگ شامل بیش از ۳۶ هزار شعبه در ۱۱۹ کشور دنیا است. هر شعبه از این رستوران، توانایی این را دارد که یک محصول یکسان را مطابق با استانداردهای تعیین شده و خدمات یکسان در سراسر دنیا عرضه کند.
فرقی نمیکند که این شعبه در کجای دنیا قرار داشته باشد یا چه کسی مدیریت آن را بر عهده داشته باشد، در تمامی شعبهها استانداردهای یکسانی رعایت میشود و محصولات و خدمات، کاملاً یکسان است.
این سطح از استاندارد بودن محصولات و خدمات چیزی نیست که صرفاً با آموزش به دست آمده باشد بلکه سیستمها هستند که در مک دونالد نتایج یکسانی را ایجاد میکنند.
حتی اگر به تازگی کسبوکاری را راهاندازی کردهاید، در استفاده از سیستمها تعلل نکنید.
جایگاه سیستم سازی در چرخه عمر کسب و کار
1- امکانسنجی
در فرایند ایده تا کارافرینی هوشمند بعد از اینکه یک ایده به ذهنمان رسید اولین گام این است که آن را امکانسنجی کنیم. امکانسنجی نه فقط به این معنی که آن را از نظر فنی، اقتصادی و فروش در بازار بسنجیم بلکه مهارت و توانایی خودمان درباره آن موضوع را نیز باید در نظر بگیریم. در واقع این مرحله دو بعد دارد: اولی انگیزه و توان فردی و دومی بررسی ایده در سه حوزه فنی اقتصادی و بازار.
2- آمادهسازی
در ادامه وارد فاز آمادهسازی میشویم. قبل از اینکه کسب و کار را شروع کنیم یک سری نیازمندیهای دیگر داریم. اعم از الزامات قانونی و مجوزها و… . آيا ميدانيد اين نیازمندیها چه هستند؟ در سطوح مدیریت به چه چیزهایی نیاز داریم؟ اصول مدیریت عملیات، امور منابع انسانی، مدیریت کسب و کار و… چیستند؟ در واقع در آمادهسازی الزامات قانونی و قراردادی را باید بشناسیم. مجوزهایی که نیاز است بگیریم را باید مشخص کنیم. با امور مالیاتی و بیمهای آشنا شویم. با شیوه تامین منابع شامل منابع مالی و نیروی انسانی و ماشینآلات و تجهیزات آشنا شویم.
3- شروع
در مرحله شروع صحبت از فعالیتهای اصلی و ارزشساز کسب و کار میشود یعنی باید تولید کنیم، بازاریابی کنیم و بفروشیم. در واقع در این فاز تازه کسب و کار فعال میشود. اما این کار چطور باید دوام داشته باشد و چه چیزی ضامن پایداری کسب و کار است؟ چه اتفاقی باید بیافتد که بتوانیم کنترل کار را در دست داشته باشیم و آن را توسعه دهیم؟
4- تثبیت
حالا که توانستیم تولید کنیم و به فروش برسانیم این چرخه را میتوانیم کنترل کنیم تا در گام بعدی بتوانیم کسب و کار را توسعه بدهیم یعنی پایههای توسعه را اینجا باید ایجاد کنیم. در مرحله تثبیت به فکر دوام و پایداری کسب و کار هستیم. در این مرحله، مسیر انجام کار باید کاملاً مشخص شود. کار باید به یک چرخه تکرار شونده تبدیل شود و در واقع اصول انجام کار کاملاً مستند شده باشد.
5- توسعههوشمند
توسعه هوشمند، توسعه مبتنی بر دادههایی است که تا حالا به دست آوردهایم. در مرحله قبل یعنی تثبیت پایهریزیهایی انجام شد تا دادهها و اطلاعات مربوط به فعالیتهای مختلف کسب و کار ثبت شوند. حال میتوانیم آن داده ها را تحلیل کنیم و با استفاده از تحلیلها، کسب و کارمان را توسعه بدهیم. در مورد زیرساختهای لازم به منظور توسعه هوشمند، در فصل تکنولوژیهای سیستمسازی ابزارهای مناسبی معرفی شدهاند.
مراحل سیستم سازی
الگوریتم سیستم سازی شامل 10 گام کلیدی است که به ترتیب ما برای شما خواهیم آورد:
- تعریف ارزشهای کسب و کار
- تعیین اهداف کسب و کار
- کشف سیستمهای وضع موجود
- مدلسازی سیستمهای وضع موجود
- استخراج فرآیندهای وضع موجود هر سیستم
- مدلسازی فرآیندهای وضع موجود هر سیستم
- تحلیل و بهبود فرآیندهای وضع موجود
- استخراج فرآیندهای وضع موجود
- اجرا کردن سیستمها و فرآیندها
- پایش و کنترل سیستمها وفرآیندها
گام اول: تعریف ارزش های کسب و کار
تعریف ارزشهای کسب و کار یکی از اولین و مهمترین گامهای سیستمسازی کسب و کار است. منظور از ارزشهای کسب و کار در واقع نحوه و چگونگی تعریف یک کسب و کار از اصول خود و ستونهای اصلی هویتش است.
این تعاریف بر نحوه رفتار کسب و کار تاثیر میگذارد. هر کسب و کار دارای مجموعهای منحصر به فرد از ارزشهای اصلی است و این ارزشها از چشمانداز آتی و فرایندهای تصمیمگیری درون کسب و کار حمایت میکنند. آنها الهام بخش بهترین تلاشهای کارکنان بوده و از طرفی اقدامات آنها را نیز محدود میکنند.
ارزشها واقعاً مهم هستند و نیرویی ضروری و دستورالعملهایی برای رشد کسب و کار شما هستند. به همین دلیل تحقیقات زیادی در مورد بهترین شیوههای تعریف ارزشهای سازمان انجام شده است و دو برداشت اصلی در این مورد وجود دارد:
- هیچ راه مشخص و درستی برای انجام وجود ندارد. با اینکه یکسری از دستورالعملهای کلی وجود دارند اما هر کسب و کاری برای تعریف ارزشهای خود دارای داستان شخصی خودش است.
- موضوع فقط اسم بردن از ارزشها نیست. بلکه باید آنها را زندگی کرد.
گام دوم: تعیین اهداف کسب و کار (اهداف استراتژیک)
اهداف کسب و کار، اهداف استراتژيكي هستند كه مديريت شركت براي مشخص كردن پيامدهاي مورد انتظار و هدايت كاركنان تنظیم میكند.
مزایای زیادی برای ایجاد اهداف استراتژیک وجود دارد. از جمله اینکه اهداف استراتژیک، وظایف کارکنان را هدایت میکنند، فعالیت ها و وجود کسب و کار را توجیه میکنند، استانداردهای عملکرد را تعریف نموده و محدودیت هایی را برای پیگیری اهداف غیرضروری و ایجاد انگیزه های رفتاری فراهم مینمایند.
گام سوم: کشف سيستمهای وضع موجود
هر کسب و کاری از تعدادی سیستم تشکیل شده است و هر سیستم از تعدادی زیرسیستم یا فرایند. در ابتدای راه و پس از تعیین ارزش ها و اهداف، لازم است وضعیت موجود سیستم ها را مشخص کنید. در واقع شناسایی وضع موجود و دانستن اینکه در حال حاضر کجا قرار داریم و کسب و کار ما از چه سیستم هایی تشکیل شده است یک گام کلیدی است.
لطفا توجه کنید که از عبارت کشف استفاده شده است نه اختراع. به این معنی که سیستمها در کسب و کار شما وجود دارند حتی اگر در مورد آنها کار خاصی انجام نداده باشید. در واقع سیستم ها زیرپوست کسب و کار شما جریان دارند.
یک نکته مهم دیگر که باید به آن توجه کنید این است که سیستمها در انواع کسب و کارها با ابعاد مختلف وجود دارند. از یک کسب و کار کوچک چند نفره تا یک کسب و کار بزرگ چند هزار نفره. در همه کسب و کارها سیستم ها هستند ولی امکان دارد در یک کسب و کار کوچک یک نفر متولی و مسئول چندین سیستم باشد ولی در یک کسب و کار بزرگ چندین نفر مسئول یک سیستم باشند. مثلاً در یک کسب و کار کوچک یک نفر مسئول تولید است و همان نفر مسئول خرید مواد اولیه، انبارداری و حمل و نقل ولی در یک کسب و کار بزرگ یک سیستم مثل خرید، خود دارای چندین متولی است.
پس اگر کسب و کارتان خیلی بزرگ نیست، نگران نباشید، حتماً در کسب و کار شما نیز تعدادی سیستم وجود دارد که بصورت نامرئی هستند و در واقع کسب و کار شما از این سیستم ها تشکیل شده است فقط باید بتوانید آنها را شناسایی و مرئی کنید. حتی اگر در مورد سیستم های کسب و کار کار خاصی انجام نداده و تاکنون سیستم سازی نکرده اید باید بدانید هر کسب و کاری از تعدادی سیستم تشکیل شده است.
برخی از این سیستم های رایجی که در کسب و کارها وجود دارد عبارت است از:
- سیستم توسعه و مدیریت محصولات یا خدمات
- سیستم زنجیره تامین
- سیستم تولید
- سیستم لجستیک و انبارداری
- سیستم بازاریابی و فروش
- سیستم تبلیغات و برندینگ
- سیستم مدیریت و خدمات مشتری
- سیستم توسعه و مدیریت منابع انسانی
- و ….
برای مشاهده لیست کامل سیستم های کسب و کارها و آشنایی با آنها می توانید مقاله لیست سیستم هایی که در هر کسب و کاری وجود دارند را مطالعه کنید
گام چهارم: مدلسازی سيستمهای وضع موجود
در گام بعدی پس از استخراج لیست سیستم های موجود بهتر است آنها را مدلسازی کنید. در واقع هدف از مدلسازی در این مرحله این است که ارتباط این سیستمها با یکدیگر (ورودی و خروجی های هر سیستم) و با موجودیت های خارجی نمایش داده شود.
منظور از موجودیت خارجی عناصر خارج از کسب و کار است که سیستم های ما با آنها ارتباط دارند. مثلاً سیستم منابع انسانی ما با یک موجودیت خارجی به اسم سازمان تامین اجتماعی یا سیستم مالی ما با یک موجودیت خارجی به اسم سازمان امور مالیاتی، سیستم زنجیره تامین ما با تامین کنندگان و کسانی که از آنها خرید میکنیم، سیستم فروش و بازاریابی ما با مشتریان بیرونی در ارتباط است.
برای مدلسازی ارتباط سیستم ها با یکدیگر و با موجودیت های خارجی میتوانید از نموداری تحت عنوان DFD یا نمودار جریان داده استفاده کنید.
گام پنجم: استخراج لیست فرایندهای وضع موجود هر سیستم
- در این مرحله باید به سراغ جزئیات هر سیستم برویم یعنی فرایندهای هر سیستم را مشخص کنیم. برای این کار ابتدا یکی از سیستمها را انتخاب کنید و آن را به مراحل اصلی تقسیم کنید. مثلاً سیستم زنجیره تامین متشکل از فرایندهای درخواست کالا، خرید کالا، خرید خدمت، منبعیابی و ارزیابی تامینکنندگان است.
این عمل را برای تمام سیستمهای خود انجام دهید تا لیستی از تمام فرایندهای موجود در آن سیستم را استخراج کنید.
برای مثال سیستم توسعه و مدریت محصولات و خدمات یا سیستم زنجیره تامین شامل فرایندهای زیر است.
سیستم توسعه و مدیریت محصولات یا خدمات
- فرایند تحقیق و توسعه (خلق ایدههای جدید)
- فرایند ساخت نمونه اولیه (PROTOTYP)
- فرایند تست بازار
سیستم زنجیره تامین
- درخواست کالا
- منبعیابی، ارزیابی و انتخاب تامینکنندگان
- خرید
- ارزیابی کیفی و نظارت بر تامینکنندگان
برای اینکه راحت تر بتوانید تشخیص دهید هر سیستم معمولاً شامل چه فرایندهایی است، در ادامه لیست انواع فرایندهایی که در هر کسب وکار میتواند وجود داشته باشد به تفکیک سیستم ارائه شده است. البته نگران نباشید قطعاً شما به عنوان یک کسب و کار کوچک یا متوسط به همه این فرایندها نیاز ندارید.
گام ششم: مدلسازی فرایندهای وضع موجود هر سیستم
در این مرحله بر اساس لیست فرایندهای استخراج شده در مرحله قبل باید فرایندهای کسب و کار خود را مدل کنید.
یک تصویر گویاتر از هزار کلمه است. همین یک دلیل برای مدلسازی فرایندها کافی است منتها در این بخش به برخی از مهمترین دلایلی که باید بر اساس آنها اقدام به مدلسازی فرایندها نمود را ارائه خواهیم کرد.
- مدلهای فرایندی يك ابزار كمك آموزشي خوب هستند.
- مدلها نسبتاً ساده و سريع هستند و براي تكميل نيازمند هزينههاي زياد نيستند.
- مدلها براي درك و تفهيم مناسب هستند.
- مدلها سبب ايجاد يك بسترپايه جهت اندازهگيري ميشوند.
- مدلها انجام امور تجزيه و تحليل فرآيند و شبيهسازي آن را تسريع مينمايند.
- مدل های استاندارد توسط افراد مختلف درک یکسانی میشوند.
- مستندسازی روالها و فرایندها منجر به تبدیل دانش ضمنی به دانش صریح و مستند شده و چرخه مدیریت دانش را در سطح سازمان تسهیل خواهد نمود.
- و بسیاری دلایل دیگر.
گام هفتم: تحلیل و بهبود فرایندهای موجود
در این مرحله فرایندها را مورد تحلیل قرار میدهیم و فرایندهای دارای مشکل را بهبود داده و مشکلات آنها را برطرف خواهیم کرد.
البته این بدان معنی نیست که همه فرایندهای کسب و کار نیاز به بهبود دارند و ممکن است وضعیت فعلیشان قابل قبول باشد. البته بهبود یک چیز نسبی است و انتها ندارد ولی باید بتوانیم بین وضعیت همه فرایندها از نظر بهبود تعادل ایجاد کنیم.
گام هشتم: استخراج فرایندهای مطلوب
در این بخش مشخص میشود کدامیک از سیستمها و فرایندهای مطلوب که برای رشد کوانتومی کسب وکار شما نیاز است هنوز در کسب و کارتان شکل نگرفته است. در این گام باید فرایندهای مطلوبی که در حال حاضر در کسب و کار شما وجود ندارد شناسایی کرده و سپس بر اساس تکنیک اشاره شده در خصوص مدلسازی فرایندها (استاندارد BPMN2) نسبت به طراحی آنها اقدام کنید. فرایندهای مطلوب از چند منبع مختلف قابل استخراج هستند.
- استراتژی هایی که فرایند چندانی از آنها حمایت نمیکند.
- الگوبرداری از کسب و کارها مشابه که پیشگام هستند.
گام نهم: اجرا کردن سیستمها و فرایندها
در طی مراحل قبل سیستم ها و فرایندهای وضع موجود را شناسایی کردیم، آنها را تحلیل نمودیم و مواردی که نیاز به بهبود داشتند را نیز بهبود دادیم. در گام بعدی فرایندهایی که در کسب و کار ما لازم بودند ولی هنوز وجود نداشتند طراحی و مدل کردیم. حالا باید به این موضوع بپردازیم که چطور میتوانیم این فرایندها را در کسب و کارمان جاری نماییم. البته به این معنی نیست که فرایندها در حال حاضر در کسب و کارمان جاری نیستند زیرا کسب و کار در حال ادامه دادن به حیات خود از طریق همین فرایندها است ولی اجرای این فرایندها کند بوده و با لختی زیادی و خطای انسانی مواجه هستند.
چند روش برای اجرای فرایندها و سیستم ها وجود دارد. روش اول تدوین روش اجرایی و دستورالعمل (راهنما) برای هر فرایند است. یعنی برای هر فرایند یک راهنما تدوین خواهیم کرد و از پرسنلی که در اجرای آن فرایند درگیر هستند میخواهیم راهنما را مو به مو مطالعه کرده و بر آن اساس، فعالیتهای خود را انجام دهند.
گام دهم: پایش و کنترل سیستمها و فرایندها
با طراحی شاخص و تعیین دورههای پایش، باید به اندازهگیری کارایی و اثربخشی فرایندها و سیستم ها در دورههای زمانی تعیینشده پرداخت. با اندازهگیری کارایی، ورودی و مسیر اجرای فرایندها را پایش میکنیم و با اندازهگیری اثربخشی خروجی، و تأثیرات بلندمدت فرایند را ارزیابی میکنیم.
این اندازهگیری مطابق فرمول شاخص که در شناسنامۀ فرایند تعریف شده است، صورت میگیرد و نتیجۀ اندازهگیری ثبت میشود. در مورد شناسنامه فرایند در گام ششم همین فصل توضیحاتی ارائه کردیم.
در واقع شاخصهای کلیدی عملکرد هر فرایند را در مرحله مدلسازی فرایندهای وضع موجود استخراج میکنیم ولی در این مرحله اقدام به سنجش و پایش شاخص های استخراج شده خواهیم کرد.
برای درک بیشتر از بحث الگوریتم های سیستم سازی میتوانید وبینار پشت پرده گامهای سیستم سازی را مشاهده کنید. در این وبینار به مشکلات کسب وکارها، جایگاه سیستم سازی در چرخه عمر کسب و کار، معرفی پیش نیازهای سیستم سازی، معرفی گامهای سیستم سازی و معرفی برخی از سیستم های مورد نیاز شما پرداخته میشود.
ما در سیستم سازی مشخص مینماییم
چه کسی
چه کاری را
به چه صورت
و چه زمانی
انجام میدهد.
سیستم مجموعهای از عناصر است که برای رسیدن به یک هدف با هم همسو شدند
عناصر عبارتند از منابعی که در سازمان استفاده میکنیم تا فعالیتها را پیش ببریم (به عنوان مثال عناصر شرکت خدماتی: نیروی انسانی، تجهیزات الکترونیکی و … / عناصر شرکت تولیدی: نیروی انسانی، ماشین آلات و تجهیزات خط تولید، تجهیزات الکترونیکی و … )z
عناصر سازمان باید با اهداف کسب و کار همسو باشند برای همسو سازی باید سیستم های موجود شناسایی و ارتباط بین سیستم ها مشخص شود.
برای مشخص کردن این ارتباط نیاز به مدلسازی فرایندهای آن سیستم داریم. برای انجام این مدلسازی باید زبان مشترکی وجود داشته باشد تا برداشت یکسانی توسط افراد مختلف صورت گیرد؛ یکی از استانداردهای موجود استاندارد BPMN است.
برای بهتر درک کردن ارتباط بین سیستم ها به مثال زیر توجه کنید:
در سیستم تامین پس از دریافت تاییدات خرید کالا یا خدمت نیاز به پرداخت مبلغ خرید داریم پس سیستم تامین باید به سیستم مالی مبلغ پرداختی را اعلام نماید.
فرایند: دارای یک ورودی مشخص است که با دریافت این ورودی، افراد مشخص شده فعالیتهای تعیین شده را (که هر کدام تولید کننده یک ارزش هستند) بر ورودی انجام میدهند تا خروجی مصوب (محصول / خدمت) به دست آید و این روال تکرار پذیر است.
ورودی میتواند الزامات مشتریان خارجی سازمان یا مشتریان داخلی آن باشد.
در زمان رسم فرایندهای سیستم های موجود، به وضعیت حال حاضر سازمان اشراف پیدا خواهیم نمود و پس از آن میتوانیم در جهت بهبود این فرایندها و در نتیجه بهبود ارتباطات بین سیستم ها اقدام نماییم.
مشکلاتی که در وضع موجود شناسایی میشوند عبارتند از دوبارهکاریهایی که در سازمان توسط واحدهای مختلف انجام میشوند، مشخص نبود متولی انجام فعالیتها و … در نتیجه نیاز داریم مرز بین فرایندها مشخص شود تا ارتباط بین سیستم ها بهبود یابد.
مطلب کامل درباره مزایا و کاربرد فرآیندنویسی را نیز بخوانید – مطالعه مقاله
برای درک بیشتر از بحث فرایندها و نرم افزار BPMN میتوانید وبینار استخراج و ترسیم فرآیندهای وضع موجود هر سیستم را مشاهده کنید. چراکه فرایندهای کسب و کار اگر به طور دقیق و به درستی استخراج و ترسیم شده باشد، یک ابزار قوی برای یکپارچگی و یک سنگ بنای اساسی برای سیستم سازی به عنوان ریشه محکم برای رشد و توسعه پایدار کسب و خواهند بود.
نرمافزارهای سیستم سازی
سیستم سازی مسیر کوتاهی نیست...
آخرین مرحله و یکی از مهم ترین مرحله های سیستم سازی انتخاب نرم افزار مناسب برای پیاده سازی سیستم هایی است که تا این مرحله شناسایی و مدلسازی کرده ایم است. انتخاب هوشمندانه این نرم افزارها نقش مهمی در موفقیت سیستم سازی دارد چراکه علاوه بر هزینه های خریداری نرم افزارها،کسب و کار شما هزینه های دیگری مثل آموزش نیروی انسانی، زمان صرف شده برای استقرار نرم افزار و … متحمل می شود. با این شرایط اگر نرم افزار نامناسبی را انتخاب کنید احتمال شکست سیستم سازی در کسب و کارتان به شدت افزایش می یابد.
نرم افزارهای سیستم سازی باید بر اساس نیازمندیها، حوزه فعالیت و شرایط فعلی و آینده کسب و کار شما انتخاب شود.
برخی از مهمترین و کاربردیترین نرم افزارهای سیستم سازی عبارتند از:
- نرم افزار مدیریت ارتباط با مشتریان (CRM)
- نرم افزار مدلسازی فرایندهای کسب و کار(Visual Paradigm)
- نرم افزار مدیریت فرایندهای کسب و کار (BPMS)
- ربات ها خودکارسازی فرایندها(RPA)
- اتوماسیون اداری یا سیستم گردش مکاتبات
- نرم افزارهای هوش تجاری
برای مطالعه بیشتر و آشنایی با نقش این نرم افزارهای در سیستم سازی مقالهی نرم افزارهای ضروری برای سیستم سازی کسب و کار را مطالعه کنید.
اما در هر قدم از آن با کمک اصل پل طلایی (ایجاد دستاوردهای در بازه زمانی کوتاه) میتواند به حفظ و افزایش انگیزه جهت ادامه مسیر سیستم سازی کمک کرد.
بدین صورت که از فرایندهای شناسایی شده، آنهایی را که دغدغه سازمان است را تا انتها پیش میبریم، یعنی فرایند وضع موجود را رسم میکنیم، با بررسی مشکلات فرایند و تحلیلهای صورت گرفته بهینه میشود، فرایند را اجرا میکنیم (یا کاغذی یا مکانیزه) که نتایج بهبود برای سازمان و افراد مربوطه قابل مشاهده باشد.
بدون سیستمهای با کیفیت در کسب و کار، شما در نهایت به خاطر کار سخت و بیش از حد طولانی خسته و ناامید میشوید. گاهی اوقات ممکن است تعجب کنید که صاحب کسب و کار با داشتن یک ایده خوب نیاز دارد تمام ساعتها و زمانها در حال کار کردن باشد. خوشبختانه اضافه کردن سیستمهای تجاری مناسب باعث سهولت و آزادی بیشتری خواهد شد و زمان آزاد بیشتری در اختیار صاحبان کسب وکار قرار میدهد. z
پیشنیازهای سیستم سازی
دیدگاه ده هزار برابری
این دیدگاه بسیار میتواند به شما در رشد و توسعه کسب و کارتان کمک کند. شاید کسب و کار شما از اول خیلی بزرگ نبوده و چندین شعبه نداشته باشد ولی باید جهانی فکر کنید و دهکدهای عمل کنید. این دیدگاه باعث میشود این طرز تفکر از همان ابتدا در شما شکل بگیرد.
دیدگاه تکامل تدریجی را جایگزین نگاه آبشاری کنید.
اصولاً دو نوع نگاه به پدیدهها و ایجاد آنها میتوان لحاظ نمود: نگاه آبشاری و نگاه تکامل تدریجی.
نگاه آبشاری که از آن به عنوان چرخهی کلاسیک یاد میشود، روشی ترتیبی برای توسعه پدیدهها، سیستمها و پروژهها پیشنهاد میکند.
این مدل با یک مرحله یا یک فعالیت شروع میشود و پس از پایان آن فعالیت، به سراغ فعالیت بعدی میرود. مثلاً وقتی میخواهیم یک پروژه را با این نگاه انجام دهیم، فازهای مختلف پروژه را استخراج میکنیم و سپس از فاز یک شروع کرده و آنرا تکمیل میکنیم و به سراغ فاز دوم میرویم. به همین ترتیب فاز به فاز پروژه را جلو برده و به انتها میرسانیم.
در این نگاه دیگر فرصت و تکرار دیگری در کار نخواهد بود تا خواستههای فراموش شده یا جدید به پروژه اضافه گردد.
خصوصیت اصلی این مدل این است که هیچگونه بازخوردی بین مراحل آن وجود ندارد. مانند آب در آبشار که نمیتواند به عقب برگردد، در این مدل نیز بعد از ورود به یک فعالیت به فعالیتهای قبلی نمیتوان بازگشت.
توجه به بازخورد یا فیدبک، یک جزء ضروری از تفکر سیستمی است. به عنوان مثال در مدیریت پروژه اولین چیزی که ممکن است برای یک پروژه که از موعد مقرر خود عقب مانده، به ذهن برسد این باشد که به تعداد کارگران پروژه اضافه کنیم. با این حال ممکن است در گذشته این تاکتیک در عمل تاثیر چندانی نداشته است. توجه به بازخورد مربوطه میتواند این امکان را به مدیریت بدهد تا به جای مصرف منابع در مسیری که قبلاً اثرات منفی آن اثبات شده است، به سوی یافتن راه حل های دیگری باشد.
چرا داشتن تفکر سیستمی در کسب و کار مهم است؟
امروزه دنیای کسب و کار پیچیده است و روز به روز پیچیده تر نیز میشود. مدیران باید هم با نوآوری های تکنولوژیکی و هم با یک اقتصاد جهانی در حال رشد روبرو شوند که در آن وقایع رخ داده در یک سوی دیگر جهان، بر کسب و کار شما نیز تاثیر خواهند گذاشت. تصمیم¬گیری موثر در این دنیای جدید بسیار مشکل است. تفکر سیستمی یک مدل تصمیم گیری است که به کسب و کارها کمک میکند تا به طور موثر با تغییر و انطباق مواجه شوند.
يازده اصل تفکر سيستمي
در ادامه به 11 اصل کلیدی تفکر سیستمی اشاره خواهیم کرد:
1. همه چیز به هم پیوسته است: ما در یک اکوسیستم بسته به نام سیاره زمین زندگی میکنیم که در آن همه چیز به هم متصل هستند. در غیر این صورت، زنده ماندن و رشد متوقف می شود.
2. راهحل آسان اغلب منجر به بازگشت مشکل میشود: اگر راهحل آسانی برای مسئله ما وجود داشت حتماً قبل از این پیدا شده بود. بنابراین مدیر باید در مواجهه با مسائل دید عمیقتری داشته باشد.
3. مشکلات امروز راهحلهای دیروز هستند: باید مطمئن شویم که بهطور ناخواسته با راهحلهای سطحی و تصمیمات احساسی امروز، مشکلات فردا را ایجاد نمیکنیم.
4. در سیستمهای پیچیده هیچ مقصری وجود ندارد: همه چیز به هم پیوسته است. بنابراین غیرممکن است که برای یک مشکل یک مجرم پیدا کنید. هم مسئله و هم راه حل آن، هر دو در داخل سیستم تعبیه شدهاند.
5. هر بخش یا قطعه، یکی از عناصر یک کل پیچیده است: همه چیز بخشی از مجموعه بزرگتر دیگری است. در یک سیستم پیچیده عناصر جدا شده وجود ندارند.
6. راهحل سادهای برای مشکلات پیچیده وجود ندارد: ما باید پیچیدگی را در نظر بگیریم تا بتوانیم مسائل پیچیده را واقعاً حل کنیم. در غیر این صورت، فقط مشکل را در سیستم از جایی به جایی دیگر هدایت خواهیم کرد.
7. مداخلات کوچک و مناسب میتوانند تاثیرات بزرگی داشته باشند: اقدامات و ابتکارات کوچکی که به خوبی طراحی شدهاند، درصورتی که در جای مناسب قرار گیرند میتوانند منجر به تغییرات قابل توجه و پایداری شوند.
8. انسانها سیستمهای خطی ایجاد میکنند و اما طبیعت قادر به ایجاد سیستمهای دایرهای است: ما میتوانیم از طریق درک اصول طراحی موجود در طبیعت، محصولات و خدماتی تولید کنیم که بتوانند خود را احیا کنند.
9. گذر زمان، پیچیدگی را تغییر میدهد: با گذشت زمان، پدیدهها به طور طبیعی پیچیدهتر میشوند. سادگی و کارایی، دو امر بسیار متفاوت هستند اما همیشه فکر میکنیم که میتوانیم پیچیدگیهای زیاد را ساده تر کرده و یا یک کل پیچیده را به مجموع اجزای آن کاهش دهیم.
10. روی دادن شکستها، راهی برای کشف ناشناختهها است: هر چند که هیچ مقصری وجود ندارد اما همیشه فرصتی برای کشف و بررسی مسائل از طریق شکست هایی که رخ میدهد وجود دارد.
11. علت و معلول، نه در زمان و نه در فضا به هم مرتبط نیستند: همیشه یک عدم تطابق و اغلب تاخیر زمانی در رابطه بین علت یک مشکل در سیستمهای پیچیده و نتیجه علامتی که ظاهر میشود وجود دارد. بنابراین برای یافتن ریشهها باید کمی به عقب برگشت.
تفکر سیستمی
تفکر سیستمی از سال 1956 پا گرفت، زمانی که پروفسور جی فورستر (Jay Forrester)، گروه سیستمهای داینامیک را در دانشکده مدیریت MIT تاسیس کرد. تفکر سیستمی یک رویکرد جامع برای تجزیه و تحلیل است که بر نحوه ارتباطات مابین بخشهای مختلف یک سیستم تمرکز نموده و یا نحوه کارکرد یک سیستم را در طول زمان و در پس زمینه سیستمهای بزرگتر دیگر، مورد بررسی قرار میدهد.
رویکرد تفکر سیستمی در مقابل تحلیل سنتی قرار میگیرد که سیستمها را با شکستن آنها به عناصر جداگانهشان مطالعه میکند. تفکر سیستمی میتواند در هر زمینهای از تحقیقات مورد استفاده قرار گیرد و تاکنون در زمینههای مختلفی همچون پزشکی، محیط زیست، سیاسی، اقتصادی، منابع انسانی، سیستمهای آموزشی، توسعه کسب و کار و… به کار گرفته شده است.
سیستم سازی فردی
ایجاد قالب کار روزانه سيستم ساز برای مدیریت و کارکنان
یک برنامه زمانبندی یا قالب کار روزانه را میتوان به عنوان یک ابزار مدیریت زمان مورد استفاده قرار داد.
این برنامه زمانبندی زمان خاصی را برای انجام وظایف خاص مشخص میکند. ایجاد قالب کار روزانه سيستمساز به ایجاد حس نظم برای افراد در کسب و کارهای مختلف کمک میکند.
چنین الگوها و قالبهایی به کارکنان و مدیران برای تشخیص اینکه هر فرد در کجا باید باشد و چه زمانی باید آنجا باشد کمک کرده و نقش یک هماهنگکننده را برای تسهیل وظایف یا فعالیتهای مختلف و بازه زمانی که یک فعالیت مشخص باید انجام شود ایفا میکند.
ساخت قالبهای کاری روزانه به کار روزمره شما سمت و سو و جهت میدهد تا بتوانید با اولویتبندی کارها و تعیین زمانی استاندارد برای تکمیل هر یک، کارایی خود را افزایش دهید.
گامهای تفویض اختیار برای سیستم سازی موفق توسط مدیران
اگر میخواهید بهعنوان یک مدیر موفق عمل نمایید، بسیار مهم است که در اوایل کار مدیریتی خود متوجه شوید نمیتوانید به تنهایی به اهداف خود برسید.
هنگامیکه ناظران و مدیران نتوانند کار خود را تفویض اختیار کنند و به دیگران فرصت پیشرفت دهند، خود و دیگران را محدود خواهند کرد.
مدیرانی که ساعات کاری خود را با کارهای فنی و وظایف تکراری پر میکنند، وقتی برای توسعه فردی و یادگیری مهارتهای استراتژیک سطح بالا برای خود باقی نمیگذارند.
علاوه بر این زمانی که توسط یک مدیر یا سرپرست صرف کارهایی میشود که قابل تفویض و انتقال هستند، زمانی است که میتواند به انجام کارهای مهم و غیرفوری اختصاص باید. برای اینکه خروجی تیم خود را افزایش داده و مسئولیتهای رهبری خود را اولویتبندی کنید، باید یاد بگیرد که در بعضی موارد تفویض اختیار کنید.
واگذاری تصمیمات براي سيستم سازي در محل کار
واگذاری تصمیمات در سيستم سازي یک روند تدریجی برای مدیریت و کارمندان است.
مدیر و کارمند هر دو نیاز به زمان دارند تا یکدیگر را فهمیده و در این مسیر راحت باشند. مهارت واگذاری تصمیمات براي سيستم سازي به راحتی توسط مدیر یا کارمند به دست نمیآید.
مدیر باید تشخیص دهد که چگونه کارکنان در حال حاضر در تصمیمگیری دخالت دارند. به عبارت دیگر باید به نقطه شروع برود. سپس باید به تیمش نگاه کند و اعتمادش را به آنها برای واگذاری تصمیمات براي ارزیابی نماید.
تنها مهارتها پیش نیاز این موضوع نیست، بلکه یک مدیر باید به ویژگیهای شخصیتی کارکنان خود نیز توجه داشته باشد.
هدفگرایی برای سیستم سازی در محیط کار
هدفگرایی در محیط کار یعنی فرد یا کسب و کار به جای تمرکز بر وظایف و چگونگی انجام آنها، بر روی نتایج نهایی این وظایف تمرکز نماید.
هدفگرایی تمرکز اصلی را به جای فرآیند انجام کارها، به اهدافی اختصاص میدهد که این کارها برای رسیدن به آن لازم هستند.
هدفگرایی همچنین یکی از سبکهای مدیریتی نیز شناخته میشود. در این شیوه مدیران باید یاد بگیرند که اهداف کسب و کار را به قطعات کوچکتر تقسیم کرده و آنها را به عنوان اهداف کاری روزانه و یا هفتگی به کارکنان و تیمهای کاری خود معرفی نمایند.
برای درک بیشتر از بحث سیستم سازی در محیط کار آن میتوانید وبینار آراستگی و نظم در محیط کار را مشاهده کنید.
اجرای ۵S تنها محدود به محیط کار نیست و میتوان در هر مکان و زمان دیگری هم مانند محیط زندگی، مسائل شخصی و به طور کلی هر قضیهای که بیتوجهی به ساماندهی آن موجب آشفتگی و بینظمی میشود، آن را به کار بست.
سیستم سازی چه چیزی نیست؟
- سیستم سازی بازاریابی و فروش نیست.
- سیستم سازی تنها خرید نرم افزار و اجرای چند فرایند در نرم افزار نیست.
- سیستم سازی خودکارسازی کسب و کار نیست.
- سیستم سازی رسم نمودار جریان نیست.
- هدف از سیستم سازی کنترل و راهبری درست کسبوکار است.
مدیریت کسب و کار
چگونه یک کسب و کار کوچک یا متوسط میتواند تعداد زیادی از مشتریان را بدون تعداد بالای نیروی انسانی مدیریت کند؟
چه اتفاقی میافتد وقتی صدها مشتری جدید با درخواست خدمات پس از فروش و مشکلات تکنیکی محصول شما با شما تماس میگیرند؟ با سیستم سازی، شما میتوانید سیستم هایی را تعریف کنید که مشتریان بیشتری را به کسب و کار وارد کرده و مهمتر از آن فرآیندهایی را اجرایی نمایید که کسب و کارتان را برای مدیریت رشد و افزایش رضایت مشتریان آماده کند.
سیستم سازی کمک میکند تا کارها را استاندارد و قاعدهمند کنیم همچنین از وابستگی کارها به افراد جدا شویم. برای سیستم سازی:
- نگرش درست نسبت به سیستم نیاز است یعنی باید هر کاری که میخواهیم انجام دهیم را تصور کنیم قرار است به جای یک بار چندین بار انجام شود حال با این تعداد تکرار بررسی شود کار با چه سلسله مراتب و چه منابعی انجام شود در راستای اهداف سازمان خدمت میکند.
- با اصول سیستم سازی آشنا شویم یکی از این اصول استاندارد BPMN است، یعنی مشخص کنیم چه فردی، چه کاری را، چگونه و در چه زمانی انجام دهد.
مطلب کامل درباره استاندارد BPMN را نیز بخوانید – مطالعه مقاله
برای درک بیشتر از بحث اصول و فنون ساختار سازمانی میتوانید وبینار دپارتمانبندی در شرکتهای کوچک را مشاهده کنید.
نتیجه تحقیقات و مطالعات نشان دهنده این است که ساختار سازمانی به عنوان یکی از کلیدیترین عوامل اثرگذار بر بهرهوری سازمانها، چه در حال و چه در گذشته میباشد