کسب و کارهای کوچک از بسیاری جهات متفاوت از کسب و کارهای بزرگ هستند، از جمله مواردی که باید برای رسیدن به موفقیت در پیش گیرند.
کسب و کار کوچک شما سرمایهای در حد سازمانهای بزرگ ندارد که در هر مسیری که مورد نظر شماست قرار گیرد. اما مشکلی نیست! کافی است کمی متفاوت عمل کنید تا عایدی بیشتری از وقت و منابع مصرف شده بدست آورید. در این مطلب به چند مورد از استراتژیهای موفق اشاره شده است که به هدایت کسب و کارهای کوچک کمک میکنند.
یک کسب وکار کوچک به طور نرمال استطاعت استخدام یک تیم بزرگ را ندارد. همچنین امکان استخدام افرادی که نگران کسب و کار نیستند و بهترین خود را ارائه نمیدهند، را نخواهد داشت. بنابراین لازم است از افراد مناسب در جاهای درست استفاده نمایید. اما چگونه چنین افرادی را برای تیم خود پیدا کرده و حفظ میکنید؟
مهم نیست که کسب و کارهای کوچک چند ساله یا در کدام صنعت هستند. همیشه شرکتهای موفق دیگری هستند که میتوانید از آنها بیاموزید. به همین دلیل برنامه ریزی استراتژیک و اصلاح مداوم آن بسیار مهم است. پس از ایجاد برنامه استراتژیک، باید مرتباً چند سوال را بپرسید: این طرح چگونه انجام میشود؟ آیا ما به اهداف خود میرسیم؟ آیا همان کاری را انجام میدهیم که در نظر گرفته ایم؟ رقبای ما چه میکنند؟ چه چیزی میتوانیم از آنها یاد بگیریم؟ آیا کاری انجام میدهند که بهتر است آن را کپی کنیم؟ تمایز رقابتی ما چیست؟ آیا در صنعت ما چیزی تغییر کرده است که اکنون باید آن را تعدیل کنیم؟ پاسخ بسیاری از این سوالات با مرور وبسایتهای رقبا، خواندن بیانیههای مطبوعاتی یا نام تجاری آنها و استفاده از ابزارهای تجزیه و تحلیل رقبا بدست میآید.
این مورد به ویژه برای کسب و کارهای کوچک که همیشه نمیتوانند در بازار هزینه کنند بسیار عالی است. اما چگونه منابع بادوام ایجاد میکنید؟ کار چندان سختی نیست. احتمالاً از قبل با گزینههای خوب بسیاری آشنا هستید. غالباً، رهبران کسب و کارهای كوچك فقط باید طرز تفكر خود را درباره این استراتژیها تغییر دهند. به عنوان مثال، بهینه سازی موتور جستجو یک منبع بادوام است. چاه بی انتهایی از افراد وجود دارند که به دنبال چیزهای آنلاین هستند. اگر بتوانید وبسایت یا برند خود را در معرض دید آنها قرار دهید، سود طولانی مدتی نصیبتان خواهد شد. رعایت اصول SEO برای دستیابی به این منظور بسیار موثر است.
مورد دیگر بازاریابی محتوا است. تولید محتوا شامل فیلمها، اینفوگرافیها و هر چیز دیگری است که میتوانید با کمی سرمایه گذاری ایجاد و منتشر نمایید.
بازاریابی کسب و کارهای کوچک غالباً شامل پرداخت هزینههای یکباره رویدادها و تبلیغات میشود. این موارد ممکن است به شما کمک کنند فروش بیشتری داشته باشید، اما بلافاصله پس از توقف پرداخت، جریان فروش متوقف میشود. در حالیکه میتوانید با یک دهم هزینهای که به عنوان اسپانسر یک رویداد پرداخت میکنید را برای ایجاد یک ویدیوی توصیفی صرف کنید که میتواند سالها به نمایش درآید و دهها حساب جدید به آن وارد شود.
مشاغل بزرگ معمولاً شبکه گستردهای برای جذب مشتریان ایجاد میکنند، زیرا توانایی مالی این کار را دارند و این باعث میشود مجبور نباشند بیش از حد به دنبال مشتریان خاص باشند. اما کسب و کارهای کوچک باید بیشتر آگاه باشند و بدانند که مشتریان ایده آل کیستند و چه عواملی باعث توجه آنها میشود. اگر پول زیادی برای آزمایش بخشهای مختلف بازار ندارید تنها کافیست به افراد مناسب توجه کنید.
ابتدا به این فکر کنید که مشتری ایده آل شما کیست و چرا میخواهد با شما کار کند؟ حال چند سوال از خود بپرسید: این دلیل دقیقاً به معنی انجام چه کاری است؟ چگونه میتوانید این مورد را به شیوهای بهتر یا لذت بخشتر از سایر شرکتها به آنها ارائه نمایید؟ آنها چگونه میخواهند با شرکتها تعامل انجام میدهند (بصورت آنلاین، از طریق متن و غیره)؟ آنها وقت خود را کجا میگذرانند (در ماشین، در فیس بوک و غیره)؟
پاسخ دادن و عمل به این سوالات به شما کمک میکند تا از هر ریالی که خرج میکنید بیشترین بهره را ببرید. وقتی دقیقاً میدانید چه کسی، چه چیزی و کجا را باید هدف قرار دهید، واقعاً در جذب مشتری مهارت خواهید داشت.
خوشبختانه، فناوریهایی که در دسترس همه قرار دارند، همگام شدن با بیشتر راهکارهای بازاریابی را آسان مینمایند. در ادامه میخواهیم برخی استراتژیهای بازاریابی کارآمد برای کسب و کارهای کوچک را لیست نماییم. اغلب سه تا شش ماه طول میکشد تا نتایج پدیدار شوند. اما با استفاده از این استراتژیها یک چرخ خود گردان ایجاد خواهید کرد که به طور مداوم مشتریان جدید و استعدادهای عالی را به ارمغان میآورد:
گزینههای سنتی بازاریابی مانند پست مستقیم، بیلبوردها و تبلیغات رادیویی وجود دارد که قیمت مناسبی دارند. اینکه کدامیک از استراتژیها برای کسب و کارهای کوچک شما بهترین است، بستگی به این دارد که چه کسی را هدف قرار داده اید و چه منابعی در دسترس دارید .
نفوذ در بازار به معنی افزایش سهم بازار برای یک محصول موجود یا تبلیغ موفقیت آمیز یک محصول جدید است. استراتژیهای مفید شامل تبلیغات، بسته بندی محصولات در بستههای جذاب و قابل فروش، ارائه تخفیف برای سفارشات بزرگتر و کاهش قیمتها برای غلبه بر رقبا است. کاهش قیمت میتواند یک استراتژی توسعه کوتاه مدت برای کسب و کارهای کوچک جهت رقابت با رقبا باشد. به عنوان مثال، کسب و کارهایی با محصولات نسبتاً عمومی(مانند مشاغل ارائه دهنده سرویسهای نظافتی یا لوازم التحریر) میتوانند با اتخاذ این استراتژی از نفوذ بیشتری در بازار بهره مند شوند. اگر نمیتوانید دامنه محصولات خود را افزایش یا بهبود دهید، ممکن است لازم باشد محصولات را با ارائه محصولات مکمل در یک بسته بندی، جذابتر کنید.
استراتژی توسعه بازار به معنی تبلیغ محصولات یا خدمات موجود برای مشتریان جدید یا راه اندازی آنها در یک منطقه جغرافیایی جدید است. ممکن است بازار محلی شما اشباع شده باشد یا در تلاش برای جذب مشتریان جدید در منطقه خود باشید.
اگر کسب و کارها بازارهای جدیدی برای محصولات خود پیدا نکنند فروش و سود لطمه خواهد دید. نمونه ای از این امر در مقیاس بزرگتر میتواند شرکتهای عمده تولید کفش نایک، آدیداس و ریباک باشد که با تلاشهای جذاب بازاریابی با موفقیت به بازارهای بین المللی راه یافتند. بودجه کسب و کارهای کوچک ممکن است قابل مقایسه نباشد، اما مطمئناً میتوان موارد جدیدی را برای محصولات فعلی یافت و یا در بازارهای مشابه منشعب کرد.
کسب و کارهای کوچک میتوانند از گسترش خطوط تولید و یا افزودن ویژگیهای جدید به محصولات خود برای جذب بازارهای موجود بهرهمند شوند. شما ممکن است در فروش یا سود ناشی از فناوری قدیمی یا محصولات قدیمی ساکن مانده باشید. در این صورت، زمان آن فرا رسیده است که خط تولید خود را گسترش دهید. شرکت غول پیکر کوکاکولا مثال خوبی است: آنها برای برتری یافتن نسبت به رقبا، Cherry Coke را در سال 1985 راه اندازی کردند. این کار به عنوان اولین تغییر در نوشیدنی اصلی، توانست علاقه مشتریان قبلی را مجددا برانگیزد و مورد توجه بسیاری دیگر قرار گیرد.
وقتی فروش محصول شما شروع به کاهش میکند، وقت آن است که محصولات ضعیفتر را کنار گذاشته و نسخههای جدیدتری را به عنوان نقطه شروع به مشتریان وفادار خود معرفی کنید. اما بخاطر داشته باشید که برای جلوگیری از شکست تحقیقات پیش از توسعه، کلید اصلی است.
یکی دیگر از استراتژیهای رشد کسب و کارهای کوچک تقسیم بازار است. این به معنای تقسیم بازار به بخشهای مختلف با توجه به ترجیحات، علایق و مکان مشتری و سایر مشخصات است. این بخشها به شما امکان میدهند با توجه به متغیرهای خاص کمپینهای هدفمندی را ایجاد نموده و فرصت موفقیت بیشتری را به این کمپینها دهید. برخی قسمت بندیهای بازار عبارتند از: جغرافیایی، جمعیت شناختی، رفتار شناسی، روانشناسی.
تقسیم بندی، استراتژیای است که معمولاً در مشاغلی مانند تأمین کنندگان لوازم آرایشی، بانکها، تولید کنندگان پوشاک و رسانهها به کار میرود. اگر دامنه محصول یا خدمات شما از هر لحاظ متنوع است، مطمئناً میتوانید از استراتژی تقسیم بازار بهرهمند شوید. دریافت جزئیات از طریق نظرسنجیهای ایمیلی، سابقه خرید و تجزیه و تحلیل سایت شروع خوبی است.
با این حال تفسیر راه حلهای تقسیم بازار مبتنی بر دادهها ممکن است پیچیده باشد. در این صورت، یک روش بسیار مناسب برای تقسیم بازار شما استفاده از یک ابزار قدرتمند مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) است که میتواند باعث صرفه جویی در وقت و انرژی گرانبهای شما گردد.
بعضی اوقات پیوستن به مشاغل دیگر عملی ترین روش رشد کسب و کارهای کوچک است. ممکن است ترجیح دهید این کار را از طریق ادغام یا شراکت با مشاغل دیگر انجام دهید. به شرطی که این توافق مزایای قابل توجهی برای همه طرفها به همراه داشته باشد، میتواند یک موقعیت واقعی برد-برد باشد و منابع را به طرز چشمگیری افزایش دهد. حتی ممکن است بار کاری یا ریسکهای کسب و کار کاهش یابد. مشارکتها متناسب با معامله گرانی است که میتوانند مشتریهای خود را به اشتراک بگذارند و برای تکمیل پروژههای پیچیده همکاری کنند. اگر این مسیر را انتخاب نمودید، مراقب باشید که قراردادهای حقوقی جامعی منعقد کنید تا در صورت بروز مسائل پیش بینی نشده از کسب و کار خود محافظت نمایید.
با ایجاد یک استراتژی جامع توسعه کسب و کار میتوان زندگی جدیدی به کسب و کارهای کوچک تزریق کرد. فقط بخاطر داشته باشید که هیچ استراتژی کسب و کاری یکسان نیست. مهم این است که بفهمید چه کاری برای کسب و کار خاص شما مفید است و آن را با توجه به منابعی که در اختیار دارید، تنظیم نمایید.
منابع
https://www.textrequest.com/blog/successful-strategies-lead-small-business/